سلام چند روز پیش رفته بودیم نینی سایت. خیلی جالب بود بعضی از مطالبی که درباره بارداری بود رو میخوندم بیاختیار گریه ام میگرفت ازذوق زیاد که منم نینی دارم. هستی مامان امروز 22 هفته اش تموم شده. نمیدونی چه دنیای قشنگیه وقتی اولین بار که نینی مامان تکون خورد. داشتم ازخوشحالی بال درمی آوردم، انگار تازه باورم شده بود که مامان شدم.
نی نی نازم لحظه به لحظه روزشماری میکنم تا روی ماهت و ببینم. بابایی هم خیلی دوستت داره.
چند روز پیش رفته بودم حرم روبروی حوض نشسته بودم چشمم به بچه های تپل مپلی خورد که تا حوض تاتی تاتی میدویدن وبرمیگشتن پیش مامان وباباشون، چه ذوقی میکردن. هستی مامان هم سال بعد تاتی تاتی تو حیاط حرم میخواد بدوه و ذوق کنه. ای جانم، عزیز مامان، که با اون پاهای کوچولوت میخوای بدوی. وقتی رفتم دکتر گفته بود که خیلی نینی ات شیطونه، ازالآن خودت و آماده کن.
قربون شیطونیات برم هستی مامان.
موضوع مطلب :