سفارش تبلیغ
صبا ویژن
عنوان وبلاگ
توضیحات وبلاگ

سلام ... خیلی خوشحالم.. خیلی وقته میخوام این خبر و بدم ولی نمیشد... تو دهه سوم ماه محرم با بابایی و مامانی هر شب میرفتیم هیأت که یه کار قشنگ میکردن... گفته بودن میخوایم چند نفر و با کمک شما مردم بفرستیم کربلا . هر نفر 5 هزار تومان قبض میخرید و شب آخر قرعه کشی میکردن... شب چهارم بود که بابام یه بقبض به نیت مامانی و یه برگه به نیت من گرفت. شب آخر شد... من خسته بودم و وسطای سخنرانی خوابم برد... لحظه لحظه به قرعه کشی نزدیک میشدیم و دل تو دل کسی نبود... بارون شروع به باریدن گرفت و مردمی که بیرون مونده بودن به عشق کربلا زیر بارون مونده بودن...
گفتن مداح قبل از سینه زنی اجازه بده قرعه کشی انجام بشه... سه نفر اول از خانوما بودن و وقتی اسم مامانی درنیومد گریه اش بالا گرفت... نفر اول آقایون: آقای مجتبی صیاد ... لحظه اول همه شوکه بودن... بابا و مامان بعد چند لحظه فهمیدن داره اسم پسرشون و میگن...
یا امام حسین! به بهونه منم شده اجازه بده مامامن و بابا هم به پابوست بیان... یعنی میشه منم کربلا رو ببینم و دست به سینه روبروی حرم وایسم و بگم: آقا سلام!!!

کاش جایزه همه قرعه کشی ها چیزای معنوی باشه و همه آرزومندا برن کربلا و مدینه و مشهد امام رضا... دفعه بعد از اولین زیارت امام رضا هم میگم...




موضوع مطلب :

سه شنبه 92/12/13 :: 7:19 عصر

سلام... همه خوبین؟ چند تا عکس قشنگ و مختلف از مجتبی... 

اینجا لباس دکتری پوشیدم و آقای دکتر شدم... نفس عمیق لطفا...مؤدب

جواهر ده تابستان سال 92

این عکس تابستون 92 هست که توی جواهرده مازندرانه

این عکس نوروز گذشته اس که توی شهرمون یه عالمه از این کارا کرده بودن

قان قاننننننن ... بی بیببببببببب... آقا برو کنار اوف نشی...!

تولد دوسالگیم

این عکس تولد دوسالگی منه یکسال دیرتر بابام گذاشته!!!

عسل مامان

ببینین لاغر شدمتبسم

خوابم میاد...

خب با اجازه همه خاله ها، دایی ها، عموها و عمه ها برم بخوابم..... . تا عکسای خوشگل دیگه رو بابا بذاره لطفا نظر یادتون نره




موضوع مطلب :

 

سلامچشمک این عکسا برای 22 بهمن پارساله که با بابا و مامان رفته بودم راهپیمایی.... منم مث بقیه که شعار میدادن مرگ بر امریکا، داد میزدم:

مگ مگ آممیکاخیلی خنده‌دار

(متاسفانه قالب عکسای وبلاگم خراب شده و عکسام کوچیک نمیشه... شما ببخشیدشرمنده)

 

 

22بهمن 91




موضوع مطلب :

سلام همه خاله ها و عمه ها.... عموها و دایی ها.... همه نی نی ها که دوستای کوچولوی من هستن... خیلی وقته رفتم و پیدام نیست ولی الآن که اومدم با چند تا عکس مهمون شمام...

این عکس مال خیلی وقته که کوشولو موشولو بودم.....

 

 

نی نی بودممممممممم
الان دوسال و سه ماه و چهارده روزمه ولی این عکسا برای یک سال و دو ماهگیمه... جاتون خالی 13 به در رفته بودیم اصفهان

اصفهان

اینم میدون امامه که داشتم بازی میکردم...

مجتبی 2

اینم خونه ای که بودیم...

13 به در90

ببخشید هم عکسام قدیمیه هم دیر شد ولی به این بابای بیخیالم یکی یه حرف بزنه شاید کاری کرد و عکسای الانم و گذاشت... 




موضوع مطلب :

سلام به همه که دوسم دارن و داشتن و بهم تبریک گفتن... من امروز تولدمه و یکساله شدم...البته ساعت16:40 دقیقه بدنیا اومدم و اونوقت یه سالم کامل میشه... جای همتون خالی دیشب عزیزم و آقاجونم با دوتا عموها و یکی از عمه هام اومده بودن خونمون و برام جشن گرفتن... خیلی ازم عکس گرفتن و جاتون خیلی خالی کیک هم خوردیم!!! بابایی هرکاری کرد نتونست عکسای دیشب و بذاره ولی چند تا عکس که از قبل ازم گرفته بودن و گذاشته... ببخشید باباییم و ! تقصیر این رم ریدر و دوربینه که خراب شدن! همتون و دوست دارم و منتظر نظراتون میمونم...

مجتبی هستی مامانی

مجتبی کوچولو

 

 

مجتبای خندون




موضوع مطلب :

   1   2   3   4   5      >
لینک صفحه دلخواه

پیوندها
RSS Feed